جدول جو
جدول جو

معنی شکست یافتن - جستجوی لغت در جدول جو

شکست یافتن
مغلوب شدن شکست خوردن
تصویری از شکست یافتن
تصویر شکست یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
شکست یافتن
هزیمت یافتن، مغلوب شدن، گریختن از پیش دشمن، شکست خوردن
تصویری از شکست یافتن
تصویر شکست یافتن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهرت یافتن
تصویر شهرت یافتن
خنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهرت یافتن
تصویر شهرت یافتن
Repute
دیکشنری فارسی به انگلیسی
प्रसिद्ध होना
دیکشنری فارسی به هندی
มีชื่อเสียง
دیکشنری فارسی به تایلندی
খ্যাতি অর্জন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
نائل شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
ظفر یافتن غلبه کردن، مسلط شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکن یافتن
تصویر شکن یافتن
پیچ خوردن، پیچ و تاب زدن، بخود پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
کنایه از بر کسی یا چیزی مسلط شدن، چیره شدن، پیروز گردیدن، برای مثال کنون دشمن بدگهر دست یافت / سر دست مردیّ و جهدم بتافت (سعدی۱ - ۵۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
((~. تَ))
چیره شدن، رسیدن، پیدا کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
Achieve, Attain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
достичь , достигать
دیکشنری فارسی به روسی
досягти , досягати
دیکشنری فارسی به اوکراینی